الکساندر مک کوئین - Alexander McQueen
لی الکساندر مک کوئین (Lee Alexander McQueen)، متولد ۱۷ مارچ ۱۹۶۹ - وفات ۱۱ فوریه ۲۰۱۰) طراح انگلیسی لباس و پوشاک مد است. او به داشتن دانش بسیار در زمینه ی طراحی پوشاک انگلیسی و علاقه وافر در ترکیب ظرافت و استحکام (که نقطه ی مقابل یکدیگرند) در مجموعه کارهایش و نیز به القای بار احساسی و پتانسیل محرک در نمایش های مد شهرت بسیار دارد. همچنین حضور او به عنوان مدیر در جیونچی (Givenchy) طی سال های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ و ایجاد برند اختصاصی خود تحت عنوان "Alexander McQueen" شهرتش را دو چندان کرد.
موفقیت های مک کوئین در زمینه ی طراحی و مد چهار عنوان برترین طراح سال انگلیسی (در سال های ۱۹۹۶، ۱۹۹۷، ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳) و نیز نشان طراح برتر سازمان CFDA را (در سال ۲۰۰۳) برایش به ارمغان آورد.
دوران اول زندگی و تحصیلات
مک کوئین در ۱۷ مارچ ۱۹۶۹ در شهر لیوزهام (Lewisham) لندن به دنیا آمد. مادرش، جویز (Joyce)، معلم در رشته ی علوم اجتماعی و پدرش، رونالد، راننده ی تاکسی بود که هر دو اهل اسکاتلند بودند. او جوان ترین فرد در میان ۶ برادر و خواهر خود بود. او در یک مجتمع دولتی واقع در استرات فورد (Stratford) بزرگ شد. پس از گذراندن دوره ی ابتدائی در مدرسه ی Carpenters Road شروع به طراحی و دوختن لباس برای سه خواهر جوان خود کرد و در همان دوران ابتدائی بود که تمایل خود را برای ورود به عرصه ی مد اعلام کرد.
مک کوئین وارد مدرسه ی Rokeby شد و در سن ۱۶ سالگی با اخذ مدرک متوسطه در رشته ی هنر به کار خود در این مدرسه پایان داد. در پی آن دوره ی کارآموزی خود را در تولیدی Anderson & Sheppard واقع در منطقه ی Savile Row لندن گذراند و پس از آن وارد Gieves & Hawkes و سپس به یک شرکت تولیدی البسه و پوشاک با نام Angels & Bermans پیوست. تجارب او در این زمان ها سبب شد تا او به عنوان یک خیاط و طراح بی نقص در زمینه ی هنر به شهرت برسد.
زندگی شخصی
او آشکارا یک هم جنس باز بود و خود نیز اظهار می داشت که از گرایش جنسی اش از همان دوران ابتدائی جوانی آگاهی داشته است. در سن ۱۸ سالگی او این مسئله را با خانواده ی خود مطرح کرد و پس از مسائل و مشکلات آن ها بالاخره با این مسئله کنار آمدند. او آغاز دوران جوانی خود را این چنین توصیف می کند: " من از خود و تمایلات جنسی ام اطمینان داشتم و چیزی برای پنهان کردن ندارم. من از بدو تولد به این جرگه تعلق داشتم. "
در تابستان ۲۰۰۰، الکساندر مک کوئین با دوست فیلم ساز خود جورج فورسیس (George Forsyth) ازدواج کرد و مراسم خود را بر روی یک قایق تفریحی در جزیره ی ایبیزا (Ibiza) واقع در اسپانیا برگذار کرد. این ازدواج از آنجا که ازدواج میان هم جنس بازان در اسپانیا رسمیت ندارد یک ازدواج قانونی نبود. این ازدواج پس از یک سال به پایان رسید اما مک کوئین و دوستش همچنان روابط نزدیک شان را حفظ کردند.
پس از خودکشی ایزابلا بلو (Isabella Blow) یکی از برترین و شاخص ترین چهره ها در زمینه ی مد در سال ۲۰۰۷ مک کوئین مورد توجه رسانه ها قرارگرفت. شایعاتی مبنی بر وجود اختلاف بین مک کوئین و ایزابلا در زمان مرگش به وجود آمد و توجهات به کم لطفی مک کوئین نسبت به ایزابلا معطوف شد. مک کوئین در پاسخ به این شایعات گفت:
"کاملا مزخرف است. این مردمان نمی دانند که چه می گویند. آنها من را نمی شناسند. آنها نسبت به رابطه ی من با ایزابلا آگاهی ندارند. آنها مزخرف می گویند. مردم خود زبان دارند و شما می توانید از خواهران او در این رابطه سوال کنید. آن ها باید از زندگی من، خود من و همین طور زندگی ایزابلا فاصله بگیرند. آنچه که بین من و ایزابلا وجود داشت کاملا از مد و دنیای آن جداست."
مک کوئین یک غواس تمام عیار بود و از احساساتش به عنوان منبع الهام در طراحی هایش بهره می گرفت. مانند نمایش و طراحی Plato's Atlantis در بهار ۲۰۱۰. او بیشتر غواسی هایش را در اطراف جزیره ی مالدیوز (Maldives) انجام می داد.
دوران حرفه ای کاری
مک کوئین در زمان حضورش در Savile Row مشتریانی نظیر میکائیل گرباچوف (Mikhail Gorbachev) و پرنسس چارلز (Prince Charles) را داشت. در سن ۲۰ سالگی او در نزد کوجی تاتسونو (Koji Tatsuno) مشغول به کار شد و پس از آن به میلان سفر کرده و کارش را پیش رومئو جیگیلی (Romeo Gigli) ادامه داد.
مک کوئین در سال ۱۹۹۴ به لندن بازگشت و برای کار به عنوان مربی الگوبُری به دانشکده ی Central Saint Martins درخواست کار داد. به خاطر کارنامه ی کاری درخشانی که داشت رئیس بخش دوره ی ارشد این دانشگاه او را متقاعد کرد تا در این دوره ها به عنوان دانشجو ثبت نام کند. پس از فارق التحصیل شدن در مقطع کارشناسی ارشدِ رشته ی هنر مجموعه کارهای دوره ی دانشجوئی اش توسط ایزابلا بلو خریداری شد. ایزابلا یکی از افراد مطرح و تاثیر گذار در عرصه ی مد و طراحی است و گفتنی است که او مک کوئین را به انتخاب نام کوچک الکساندر ترغیب نمود، چراکه بلافاصله پس ازآن دوره ی کاری مک کوئین در مد آغازشد.
خواننده ی مشهور ایسلندی با نام بیورک (Björk) در سال ۱۹۹۷ از کارهای او برای جلد روی آلبوم خود با نام "Homogenic" استفاده کرد، همچنین مک کوئین موزیک ویدیوی یکی از کارهای او با نام "نوای هشدارخطر" را رهبری کرد. لباسی که کاملیا بِله در سال ۲۰۰۹ به تن کرد جزو ۱۰۰ لباس برتر دهه توسط مجله ی "In Style" برگزیده شد. این لباس توسط مک الکساندر طراحی شده بود.
نمایش اولین مجموعه کارهای مک کوئین بود که او را به خاطر استفاده از روش ها و تاکتیک های هم ستیزانه و غیرمنتظره به شهرت رساند (در این دوره بود که او عنوان هیولای مد انگلیسی را کسب کرد). در این میان شلوارهای طراحی شده توسط مک الکساندر عنوان کمر کوتاه و همچنین یکی از مجموعه هایش عنوان Highland Rape را ازآن خود کردند. در سال ۲۰۰۴ یک روزنامه نگار با نام کارولین ایوانز (Caroline Evans) در رابطه با نمایش تئاترگونه ی خشونت مک کوئین درکارهایش نوشت و نمایش ها و تفاسیر متصلب و تاریک او را نسبت به تاریخچه ی اسکاتلند مورد تأکید قرارداد.
او همچنین به خاطر نمایش های باشکوه و غیر مرسومش مورد توجه ویژه قرارگرفت که از این میان می توان به ای موارد اشاره داشت: "بازآفرینی یک کشتی شکسته برای مجموعه کارهای بهار ۲۰۰۳؛ طراحی بازی شطرنج در بهار ۲۰۰۵ که در آن مایکن ها به صورت مهره های شطرنج ایفای نقش می کردند؛ ونیز بازآفرینی بیوه های کالیدن، که در آن تصویر تمام قدی از مدل معروف دنیای مد کیت ماس با پوششی از جنس پارچه ی برجسته به نمایش درآمد".
مدل شلوارهای کمر کوتاه مک کوئین استانداردی را در ردیف شلوارهای ارزان قیمت ایجاد کرد، این مدل در اولین حضورش در عرصه ی پوشاک نظرات بسیاری را به خود جلب کرد. میشل الویرا بالاخ (Michael Oliveira-Salac) مدیر Blow PR و دوست مک کوئین اظهار داشت: " این مدل از شلوارها همان چیزی است که مک کوئین را به شهرت رساند". مک کوئین همچنین به خاطر استفاده از طرح های جمجمه در کارهایش مورد توجه خاصی قرارگرفت. یکی از روسری های طراحی شده توسط او با همین درون مایه به جزء جدائی ناپذیر در دنیای هنرمندان معروف تبدیل شد و به کرات مورد تقلید قرارگرفت. او همچنین به خاطر استفاده از سبک درام و سبک تجمل گرایی در نمایش های مد مورد تجلیل قرارگرفته است.
مک کوئین همچنین با استفاده ی همزمان از فناوری و نوآوری حسی متفاوت در نمایش هایش به وجودآورد و اغلب تماشگران را غافلگیر و یا شوکه می کرد. تصاویر و طرح های سیلوئتی که او خلق کرد به خاطر القای یک حس خیال و طغیان احساست در فشن مورد ستایش واقع شده است. مک کوئین یکی از اولین طراحانی بود که از مدل های هندی در لندن استفاده کرد.
مک کوئین همچنین مجموعه لباس هایی را تحت عنوان Manta طراحی کرد که حدود قیمتی آن ها ۲۸۰۰ پوند بود. او این نام را طی سفری که در سال ۲۰۰۹ به جزیره ی مالدیوز داشت از نوعی چهارگوش دریایی به نام مانتا ری (manta ray) الهام گرفت. تا کنون مدل ها و اشخاص مشهور بسیاری در سرار جهان طرح های متعددی از این مدل را به تن کرده اند که ازاین میان می توان به لیلی کول (Lily Cole) اشاره کرد.